تیشرت قطعه کوراب از صفیر

safirfarsi/koorab/badban/taraamoon/maralmahlouji

رفیق بی‌کلک، کلک
اینو وقتی گفتم که کشیدم سرک
پرک شال من رقصیدنش گرفته با موجی با طرب
از اون‌همه برج و بارو مونده دوتا پارو
نگهبان فلک که کشید کل دریارو جارو
بی‌افیون و دارو
دوای درمون نانوشته‌ رو هم قابله بودم هم زائو
شاید این موج آخر تموم کننده‌ی تکرارم شه
از خودم می‌مکم بالعکس زالو
من پر از تلاطمم
ما بین قعر و قلب گمم
هر جنبنده‌ای بگی شدم، الا آدم
به باد دل‌ها دادم که باد ببره،
که یاد می‌بره، شیطان سراب می‌دمه
بادبان بال می‌زنه تا بفهمم هنوز پته‌ی روی آبم

تصویر شکست –
از من نترس
/این موج آخره
از کوراب
چشم برندار
/این مرز باوره

[دزدید، نور/ تعبیر، تاریکی]

،کوه از رود
،آب از دود
/سُرب از شب پاشید
کوراب سرخ تابید
/نور از تن قاپید

تو سر تو قیچی تو سر من سنگ
…دستات آهنی‌، تو دست من
قصه‌ها از گل صید ماهی کردن
دریارو دزدیدن تو کوزه‌ی زردرنگ

…تو سر تو قیچی تو سر من
دستات کاغذی‌ان، تو سر من رنگ
قصه‌ها از هم دزدی قهرمان کردن
خورشیدو دزدیدن بین پارچه‌ی کم‌رنگ

تو سر تو قیچی تو سر من زنگ
دستات برق فلز، تو سر من جنگ
قصه‌ها نمی‌گیرن حقی به گردن
که لب سیاه عشقو می‌دزده با بوسه‌ی هفت‌رنگ

تو سر تو قیچی تو سر من چی
دستات هیچی، تو سر من گیجی
قصه‌ها تن به آب ندادن از خیسی
یکی شهرو نقش قبر کرد بین کفن پیچید

…تو سر تو
…تو سر من
…قصه‌ها از
هرروز مثل هرروز
ما محصول تکرار همیم
کران با کران به وصال می‌رسه هرروز

،کوه از رود –
،آب از دود
/سُرب از شب پاشید
کوراب سرخ تابید
.نور از تن قاپید


موجود در سایز لارج و ایکس لارج

قیمت:۳۴۰ تومان

backstage